سلام عشق مامان

از صبح این هفته رو با کمر درد شروع کردیم ، عسل مامان هنوز مونده تا بیای ها .

این عکس شکم مامان پسر طلاست که دیگه کم کم داره منفجر میشه .( )

 هفته36:
قد جنين 45 سانتي متر و وزنش 2700 گرم است ،تمام اعضاي كودك در اين هفته به بلوغ مي رسند.

سلام جینگیل مامان                                          

دیگه نمی تونم روزها رو بشمارم ، نمی دونی چقدر انتظار سخته .

امروز رفتیم پیش خانم دکتر صدای قلب خوشگلت رو شنیدم ( خدایا شکرت )

وزن مامان 84 کیلو شده بود خدا می دونه تو چند کیلو شدی جیگر مامان.

راستی خانم دکتر گفت  هفته دیگه می تونم راه برم ، همچنین گفت از این به بعد باید هر هفته بریم پیشش تا از حال شما با خبر بشیم .

سلام گلم عیدت مبارک

امروز عید مبعث رسول خداست ، روزی که حضرت محمد به پیامبری رسید .

پسرم دیشب تا صبح مامان از بس گرمش بود نتونس بخوابه ، نمی دونم تو هم بیداری کشیدی از بس که مامان پاشد نشست و دوباره دراز کشید.

امروز با مامان جون رفتیم حمام ، کلی کیسه کشیدیم و تمیز شدیم  . دیروز که نشد بریم دکتر امیدوارم فردا بتونیم بریم ( انشاالله )

سلام جیگر

از امروز 40 روز تا تاریخی که سونو برای اومدنت تعیین کرده مونده ، کی باشه بنویسم روز دیگه مونده مامانی. امروز یکم جوش زدم ببخشید اگه اذیت شدی گلم .

فردا دکترمون از خارج میاد ما قرار بریم پیشش تا از حال پسر طلامون باخبر بشیم ، انشاالله که خوب خوب باشی جیگرم.

امروز خونه مامان جون مهمونیه ، عمه ی پدرجون با بچه هاش دعوتن  خیلی

برای مامان جون که دست تنهاست ناراحتم آخه خاله مهسا هم امتحان داره نیستش ، انشاالله خدا به مامان جون نیروی مضاعف و سلامتی بده برای پدرجون هم همینطور .

سلام نفسم

امروز وارد هفته 35 ام شدیم ، اما نمی دونم چرا هر چی بزرگتر میشی کم جنب و جوش تر میشی ، فکر کنم آقاتر میشی. مگه نه؟  این هفته کمر درد مامان بیشتر شده آخه شما هم ماشاالله چمبه تر شدی عسلم .

 تفلی مامان جون و پدر جون هر دو اثیر من شدن آخه مامانی می دونی که من و شما از 23 اسفند 90 خانم دکتر بهمون استراحت مطلق داد چون شما عجله داشتی و می خواستی زودتر بیای . از اون روز ، مامان جون دیگه اجازه نداد بریم خونمون خدا بهشون عمر با عزت بده و من و شما هم بتونیم ذره ای از محبت هاشون رو جبران کنیم.

هفته35:
از اين هفته تا هفته هاي آخر بارداري لايه چربي بيشتري زير پوست كودك بخصوص اطراف شانه اورا در بر مي گيرد
از اين هفته به بعد مي توانيد سوتين هاي مخصوص شير دهي را تهيه كنيد!!
وزن كودك حدود 2500 گرم است .

سلام پسرکم

دیشب مامانی یک خواب بد دید و از خواب پرید فکر کنم شما هم فهمیده بودی آخه شدیدا داشتی فعالیت می کردی ، بابایی رو بیدار کردم و تا ساعت 3 با هم بیدار بودیم ، بعدش من خوابیدیم و تفلی بابایی نمی دونم تا کی بیدار بود ( ازش خیلی ممنونم )

پسرم ببخش که تو رو هم از خواب بیدار کردم ( دوست دارم )                

راستی عزیزم امروز تولد خاله مهسا است ، مامان جون و پدر جون رفتن نیشابور تا سورپرایزش کنن اما من و شما و بابایی موندیم خونه . عیبی نداره از همین جا بهش تبریک می گیم. ( خاله جون تولدت مبارک )

سلام پسر گلم

این هفته من و شما 33 هفتگی رو به سلامتی پشت سر گذاشتیم و وارد 34 هفته شدیم ، مامان جون نمی دونی دیگه چقدر شمردن این هفته های آخر سخته ، از طرفی دوست دارم زودتر بغلت کنم  از طرفی هم دوست دارم سر وقتش بدنیا بیای گلم.

این هفته تولد خاله مهسا است   اما من و شما بخاطر استراحتی که دکتر بهمون داده نمی تونیم بریم خیابون و براش چیزای خوشگل خوشگل بخریم ، عیبی نداره گلم تو سالم بیا انشاالله سال دیگه عمری بود جبران می کنیم.

وای مامان دیروز انقدر کم تکون خوردی که دیگه داشتم نگران می شدماما خدا رو شکر امروز که از خواب پاشدیم دو تا تکون جانانه خوردی و به ما فهموندی که تو هم بیداری ( قربون تکونات بشم ) .

راستی دکترمونم که دوباره رفته مسافرت و هنوز تاریخ اومدنت رو مشخص نکرده اما طبق تاریخ سونو شما باید 5 مرداد 91 بیای پیش ما یعنی از امروز به مدت 47 روز دیگه .

خیلی دوستت دارم عشقم  ( منتظرتم )

در این هفته پوست كودك كم كم به رنگ صورتي در مي آيد و ريه هاي كودك به بلوغ كامل مي رسند
وزن كودك حدود 2200  و قدش 42.5 سانتي متر است

سلام پسر گلم

امروز بابایی بعد از 4 زوز از سفر اومد و ببین چه سوغاتی خوشگلی برای گل پسرش آورده.

ممنون باباجون

سلام پسرم

این هفته من و شما دوباره رفتیم پیش خانم دکتر ، خدا رو شکر مامان ، صدای قلب کوچیکت که خوب بود . پسرم نمی دونی چقدر دلم برای اومدنت تنگ شده ، دیشب خواب دیدم تو بغل من و بابایی هستی و داریم کلی باهات بازی می کنیم .

دیشب تولد مامان جون مرضی بود همه اینجا جمع بودن فقط بابایی و خاله مهسا نبودن . بابایی که رفته تهران و خاله مهسا هم نیشابور .

عسل دلم  منتظرتیم