سلام به همه مخصوصا پسرم وقتی اینها رو می خونه

پسرم در اواخر 6 ماهگی کارای جالبی انجام میده ، من و بابا محمد و خوب می شناسه ، با آب دهنش بادکنک درست می کنه ، باهش بازی که می کنی قهقهه می زنه ، تو روروئک میشینه اول ها عقب عقب می رفت اما الان به بغل میره و کمی جلو هم میاد.( قربونش بشم گلدونم)

راستی گلکم چند روزه که  فرنی می خوره

اینم عکسش تو روروئک

امسال اولین محرم پسرم بود ، تاسوعا که پسرم تب داشت و ما نتونستیم بریم باغ فقط رفتیم و از دور به امام رضا سلام دادیم اما عاشورا شما موندی  خونه پیش مامان جون و من و بابا محمد رفتیم حرم و برای تو گل پسر دعا کردیم ظهر هم همه با هم رفتیم باغ و ناهار رو که پلو قیمه بود رو خوردیم .( جاتون خالی بود خاله ها)

گلدون مامان محمد پرهام تازگی تا نیمه غلت می زنه و بلند بلند می خنده که من فدای اون خنده هاش بشم ،

البته بماند که دو شب نمی گذاره بخوابیم . بازم عشقمی

سلام به همه

محمد پرهام مامان پنجشنبه گذشته رفت و مثل یک مرد واکسن 4 ماهگیش رو زد .

اما مامانایی که نی نی دارین این واکسنش خیلی درد داره پسرم تب کرد و تا صبح با بابا محمد پاشویه می کردیم .

به جاش پسرم یک ماه بزرگ تر شده اینم عکس 4 ماهگیش ( قربونت بشم )

راستی گل پسرم جدیدا قه قهه می زنه

پتوش رو روی صورتش می کشه

بادکنک درست می کنه

دست هاش رو نگاه می کنه

جغجغه رو نگه میداره

اینم عکسش

گل مامان و بابا

الان 8 روز دیگه مونده تا 4 ماهگیت تموم بشه ، محمد پرهام باز وقت واکسن شد ، پنج شنبه آینده باید بریم هم کنترل بشی و هم واکسن بزنی گلم .

جمعشم سال خاله مهنازه خدا کنه تب نکنی .

تازگی گل مامان خنده هات صدا دار شده وقتی پخ می کنیم با صدای بلند می خندی ،ولی از اون طرفم موقعی که خوابت میاد، اونقدر اذیت می کنی و نق می زنی تا خوابت می بره.

همش شیرینه

من و بابا خیلی دوست داریم

راستی شنبه هم عید غدیر ، عیدتم مبارک جیگرم

گل مامان این روزها وقتی که باهاش صحبت می کنی می خنده ولی خدا نکنه تنها بمونه خونه رو روی سرش می گذاره.

خنده هاش گاهی اوقات صدا داره ، با عروسکش بازی می کنه به کتاب خیلی توجه نشون میده .

وفتی هم گرسنه بشه اصلا نمی تونه تحمل کنه.

شب ها تا صبح بیداره و روزها می خوابه.

اینم اخم گل گسر

سلام عشقم

پسرم ببخشید که این دفعه انقدر دیر نوشتم آخه اینترنت مامان جون قطع بود

گل پسرم تولد سه ماهگیت مبارک ، تو این ماه ولیمه بدنیا اومدن شما رو تو باغ دادیم ، پایین عکس شما رو که به مهمون ها خوش آمد گویی کردی می گذارم.

عسلم این روزا شما روزها می خوابی و شبها بیداری ، لبخند می زنی ، با آقو بقو حرف می زنی گلم.

از خدا می خوام همیشه از بلاها حفظت کنه.

سلام گل پسر

روز دوشنبه 27/6/91 با باباجون و مامان جون بردیمت درمانگاه و ختنت کردیم گلم خیلی نگرانتم آخه الان یک هفته گذشته و هنوز حلقه ختنه نیافتاده . خدا کنه که چرک نکرده باشه فردا می خوایم ببریمت دکتر تا ببینت .

ولی تو خیلی پسر خوبی بودی و زیاد اذیت نکردی .( مرسی مامان )

اینم عکس قبل از ختنه شما که تو بغل مامان در خواب ناز بودی

                                                                              خدایا چه کار کنم از دست اینا

 اینم بعد از ختنه گلم

                                                       آخر کار خودتون رو کردین

اینم عکس بعد حمومت گلم

سلام محمد پرهام جون

شنبه 18 /6/91 با بابا محمد رفتیم مرکز بهداشت و واکسن شما رو زدیم ، خدا رو شکر خیلی اذیت نکردی مامان.

فقط کمی شب اول تب کردی گلم که اون هم با استامینوفن رفع شد.

سلام به همه

پسرم ببخش که خیلی طولانی شد آخه ما خونمون اینترنت نداریم باید بیام خونه مامان جون برای وبلاگت مطلب بنویسم.

اللهی قربونش بشم ، پسرم سرما خورده ، پنج شنبه بردمش دکتر ، آقای دکتر به پسملم دارو داد تا زودی خوب بشه .  

برای پسرم دعا کنین ، خدایا من تلاشم رو می کنم تو هم کمکم کن. (ممنونم )

اینم پسرم 9 روز مونده تا 2 ماهگیش

لا حول و لا قوت الا بالله

تولد تولد تولدت مبارک

امروز تولد یک ماهگی گلمون ، پسملمون رو بردیم حموم تمیز کردیم ،مامان جون و پدرجون هم یک سرهمی خوشگل برای پسرم به مناسبت تولدش خریدن تا بپوشه و خوشگل بشه. ( دسته شما درد نکنه )

اینم عکس پسملم (قربونت بشم )

بگو ماشاءالله

اینم عکس تولدت مامانی